*چرا خداوند در قرآن کریم عبارت « إنّ الله علی کلّ شیءٍ قدیرٌ» را این همه به کار برده است؟ مگر نعوذ بالله ما به قدرت الهی شک داریم؟
1- آنچه در قرآن تکرار شده تنها این عبارت نیست. بلکه خیلی از عبارات دیگر قرآن هم فراوان تکرار شده است. اما در هر جائی بر اساس ماقبل و مابعد و بر اساس آن موضوعی که این عبارت در ضمن آن آمده است، ترجمه و تفسیر می شود. لذا هر جا این آیه تکرار شده، به دنبال موضوعی مطرح شده و نسبت به آن موضوع تأکید شده است. مثلاً در آنجا که که می فرماید:
« یَکادُ البَرقُ یَخطفُ أبصارَهُم کُلَّما أضاءَ لَهُم مَشَوا فیهِ وَ إذا أظلَمَ عَلیهِم قاموُا وَ لو شاءَ اللهُ لذهَبَ بسَمعِهِم وَ ابصارهِم إنَّ اللهَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قدیرٌ»۱
یعنی:« نزدیک است که ( روشنایی) برق،( قدرت بینایی) چشمهای آنان را ببرد . هر زمان که ( برق اطراف آنان را ) برایشان روشن می کند ، در ( زیر نور ) آن ، حرکت می کنند و هنگامیکه برآنان تاریک می شود، می ایستند و چنانچه خداوند بخواهد ، ( می تواند توانایی شنیدن و دیدن ) گوشها و چشمهای ایشان را بگیرد ، ( چرا که ) خداوند بر ( انجام ) هر کاری تواناست.» عبارت « إن الله علی کل شیء قدیر» در این آیه تأکید می کند که چون خدا بر همه چیز قادر است، می تواند بینائی و شنوائی آنها را از بین ببرد و آنها در این امر نمی توانند بر قدرت خدا غلبه کنند.
این عبارت در برخی جاها در داستانهای قرآنی نیز ذکر شده و نقل قول از شخصیتی است که داستان او را بیان می کند. مثلاً در آنجا که می فرماید:
« یأیُّهَا الّذینَ ءامَنوُا توُبوُا إلی اللهِ توبَةً نَصوحاً عَسَی رَبُّکُم أن یُّکفِّرَ عَنکُم سَبئتِکُم وَ یُدخِلکُم جَنّتٍ تجری مِن تحتِها الأنهارُ یَومَ لایُخزی اللهُ النبیَّ وَ الذینَ ءامَنوا مَعَهُ نوُرُهُم یَسعی بَینَ أیدیهم وَ بأیمانِهم یَقوُلوُنَ رَبَّنا أتمِم لنا نوُرَنا وَاغفِر لنا إنَّکَ عَلی کُلِّ شیءٍ قدیرٌ»۲
یعنی: اى کسانى که ایمان آوردهاید بسوى خدا توبه کنید، توبهاى خالص; امید است (با این کار) پروردگارتان گناهانتان را ببخشد و شما را در باغهایى از بهشت که نهرها از زیر درختانش جارى است وارد کند، در آن روزى که خداوند پیامبر و کسانى را که با او ایمان آوردند خوار نمىکند; این در حالى است که نورشان پیشاپیش آنان و از سوى راستشان در حرکت است، و مىگویند: « پروردگارا! نور ما را کامل کن و ما را ببخش که تو بر هر چیز توانائى!» در اینجا این عبارت از قول کسانی که به پیامبر ایمان آورده اند نقل شده است که در روز قیامت به خدا می گویند.
2- یکی از وجوه تکرار این عبارت می تواند موعظه و یاد آوری باشد. بشر به خاطر اینکه گاهی گرفتار نسیان و فراموشی است و نیز به خاطر اینکه در شرایط روحی و احساسی مختلفی قرار می گیرد، نیاز به موعظه و تذکر دارد. لذا در این باره هم گاهی جای موعظه و تذکر هست تا مبادا بشر از یاد خدا و یاد قدرت خدا غافل شود و هوشیار باشد که همواره باید به ذات مقدس او توکل کند.
3- این عبارت در خیلی جاهای قرآن خطاب به عموم است و حال آنکه همه انسانها در ایمان به خدا یکسان نیستند. ایمان یک امر مشکک است؛ یعنی مقدار و رتبه در آن راه دارد. لذا هر انسانی در رتبه ای از ایمان قرار دارد و با توجه به اینکه قدرت هم یک امر مشکک هست، میزان ایمان به قدرت خدا درجات مختلف دارد. در مجموع از میان انسانها، برخی در بسیاری از مواضعی که قرار می گیرند به قدرت خدا شک دارند و برخی شک ندارند و برخی هم تنها به بخشی از قدرت خدا ایمان دارند. از اینرو این آیه در جاهای مختلف قرآن تکرار و تأکید شده و قدرت خدا را به صورت مطلق و در برابر همه چیز توصیف کرده است.
4- اگر هم بخواهید آن را تکرار حساب کنید، می توان گفت تکرار نیست؛ بلکه معراج و تعمیق است. وقتی که شما یک کتاب را برای دفعه اول مطالعه می کنید، کلیاتی از مطالب آن را متوجه می شوید و به خاطر می سپارید. اما حتماً این را تجربه کرده اید که در تکرار مطالعه یک مطلب در دفعات بعدی، نکات ظریف تری به چشم می خورد و این به خاطر تمرکزی است که در دفعات قبلی پیدا کردید و در تکرار مطالعه، مجال دقت بیشتر در باطن آن مطالب را دارید و به معرفت بیشتری دست پیدا کرده، متوجه ظرافتهای بیشتر و جدیدتر در آن مطالب می شوید. تکرار آیات نیز می تواند چنین نقشی داشته باشد.
5- رموز حروف ابجد در آیات و کلمات قرآن نقش ویژه ای دارند. در حروف زبان عربی رمزهائی است به نام حروف ابجد و تلفظ هر حرفی نوعی فرکانس ایجاد می کند که این فرکانسها، انرژی هائی به نام سیگنال تولید می کنند و کیفیت و کمیت این فرکانسها و انرژی ها، از طریق رموز عددی حروف ابجد محاسبه می گردد. از این جهت نوع چینش حروف در قالب کلمات عربی، تأثیرات ویژه ای را در بر دارد. یکی از وجوه معجزه بودن قرآن و مخصوصاً رموز حروف مقطعه قرآن نیز به همین موضوع ربط پیدا می کند. تکرار آیات از این لحاظ هم قابل تأمل است.
6- آیات قرآن یکدیگر را تفسیر می کنند و شاید گاهی یکی از وجوه این تکرارها در قرآن این باشد که آیات مربوطه به هم ربط پیدا می کنند. حال اینکه این قاعده در عبارت « إن الله علی کل شیء قدیر» هم مطرح باشد، جای تأمل و بررسی دارد.
7- ممکن است تکرار آیات در جلوگیری از تحریف قرآن هم نقش داشته باشد. چرا که آیات یکدیگر را تأئید و تفسیر می کنند و اگر آیه ای از قرآن بخواهد در معرض تحریف قرار بگیرد، با توجه به اینکه اگر این قسمت تکرار شده از بین آیه حذف شود مفهوم آیه ناقص می گردد، تکرار این آیه در قسمت دیگری از قرآن مانع تحریف آن می گردد.
8- نظر حضرت امام خمینی قدس سره بر این است که بسم الله هر سوره ای متعلق به خود آن سوره است و نقش بسم الله هر سوره با سوره ای دیگر متفاوت و هرکدام تفسیر جداگانه ای دارند و چه بسا این قاعده در دیگر آیات قرآن هم مطرح باشد. لذا می توان گفت که در هر تکراری مقامی است.
۱- سوره بقره، آیه20
۲- سوره تحریم، آیه 8