باسمه تعالی
*اگر قرائتهای مختلف از دین حق نیست، پس چرا در آیه « الّذینَ جاهَدوُا فینا لنهدیَنَّهُم سُبُـلنا» سبیل به صورت جمع آمده است ؟
بحث « سُبُـل» از بحث « قرائتهای مختلف» کاملاً جداست و اصلاً این دو به هم مربوط نمی شوند. شما برای اثبات مدعای خود که « جواز اختلاف قرائات» باشد به این آیه تمسک کردید و می فرمائید: « سُبُـل» به صورت جمع (به معنی راهها) آمده است. اما بحث ما سر تعدد راه نیست؛ بلکه سر این است که مؤلف و مؤسّس این راهها کیست. آیا این سُبُـل راههائی است که به ذهن ما می رسد و طراوش برداشتهای ما است یا راههائی که خدا پیش روی ما قرار می دهد و ما را بدان سو هدایت می نماید؟ ممکن است برای یک مقصد راههای متعدد وجود داشته باشد؛ باکی نیست. لکن باید مراقب بود که از راههای منتهی به مقصود منحرف نشویم و راه ترکستان را اختیار نکنیم.
بدیهی است که در این آیه مقصود از « سُبُـل» راههائی است که خدای متعال خودش پیش روی ما گذاشته و این راه ها را وسیله ای برای رسیدن ما به خودش قرار داده است. چرا که می فرماید: «هرکس در راه ما جهد و تلاش کند، ما او را به راههائی که خودمان برای هدایتش مقدر کرده ایم هدایت می کنیم». اگر به ضمیر بعد از سُبُـل دقت کنید، می بینید که این نکته کاملاً واضح آشکار است. چرا که نمی فرماید سُبلهم بلکه می فرماید « سُبُـلنا». یعنی: راه هائی که مد نظر خود ما هست؛ نه راههای مد نظر آنها. این در حالی است که آیات قران مفسر یکدیگر هستند و هیچ دوگانگی در آنها دیده نمی شود.
در آیه دیگری هم می فرماید: « مَن یَتقِّ الله یَجعل لهُ فُرقانا». یعنی: کسی که تقوای خدای تعالی را پیشه کند، خدا راه هائی را به روی او می گشاید. این نه به این معنا که خدا به او اجازه می دهد تا هر راهی را می خواهد پیش گیرد؛ بلکه گشایش راه از سوی خدای منان است.
علی رغم توضیحات فوق، قرائتهای مختلف از دین قرائتهای خود بشر است؛ نه آنچه خدا برای هدایت ما به ما اهدا کرده باشد. لفظ قرائت در اینجا به معنی برداشت است. یعنی: آنچه را من شخصاً برای خودم برداشت می کنم و آن ترجمه ای که من می پسندم؛ نه آن ترجمه ای که خدا به من اهداء است.
قبل همین آیه شریفه مذکور که شما طرح کردید آمده است: « و مَن أظلمُ ممَّن إفتری علیَ الله الکَذب». یعنی: « چه کسی ظالم تر از کسی است که به خدا دروغ می بندد» و حال آنکه پیامبر اکرم فرموده است: « مَن فَسَّر القرآنَ برَأیهِ فقد إفتری علیَ الله الکذِبَ». یعنی: هرکس قرآن را با برداشت خودش تفسیر کند، به خدا دروغ بسته است.
برداشتها صرفاً حاصل ذهن آدمی هستند و حال آنکه انسان ممکن الخطاء است و بیم آن می رود که بشر با پیمودن برداشت خودش، راه ترکستان را اختیار کند. اما اگر انسان چنگ به عروة الوثقی زند و متصل به وحی گردد، وحی او را در برابر آثار شوم خطاها بیمه می کند و این « سُبُـل» همان راههائی است که از طریق وحی به دست ما رسیده است.