باسمه تعالی
*آیا این قول که می گویند:« شهدا می توانند 63 نفر را شفاعت کنند»، صحت دارد و شفاعت آنها کسی را از آتش جهنم نجات می دهد؟) آیا اصلاً شهدا افراد جهنمی ( مثلاً کسی که خودکشی کرده باشد!) را هم شفاعت می کنند؟
شفاعت کردن تنها مخصوص خداست و این مطلبی است که قرآن به ما متذکر می شود و می فرماید:« شفاعت از آن خداست و مالکیت آسمانها و زمین برای اوست»[1]. اگرچه خدا خود به بندگان مقربش هم إذن شفاعت می دهد. همانطور که وقتی دانش آموزی خطائی انجام می دهد، تنها مسئول مدرسه می تواند از او بگذرد؛ اما گاهی شفاعت والدین نیز در رأی آن مسئول مؤثر است. اگرچه تصمیم آخر با خود مسئول مدرسه می باشد. لذا خدای متعال در آیه دیگری می فرماید:« روزی که هیچ شفاعتی نفعی نرساند مگر آنکه خدای رحمان به او إذن دهد»[2].
خدای متعال انسان را خلق کرده تا به تکامل برسد و بر حسب تکاملش او را خلیفه خود گرداند. کما اینکه در قرآن خطاب به ملائکه می فرماید:« إنـّی جاعلٌ فی الأرض خَلیفَة»[3]. پس هر انسانی می تواند به مقام خلیفة اللهی برسد و خلیفه خدا بر روی زمین باشد. لکن هرکس به اندازه تلاش و کوششی که برای کسب کمالات دارد، این موهبت را دریافت می کند. گاهی این تلاش لیاقت آدمی را تا آنجا بالا می برد که به مقام امامت می رسد و گاهی بالعکس تلاش آدمی در مسیر شهوت و غریزه منحصر می گردد و نه تنها راه رسیدن به اوج و کمال را بر خود می بندد؛ بلکه در جهت معکوس و منفی و رو به اسفل السافلین حرکت می کند. اما باید دانست که مقام امامت به چنین کسانی نخواهد رسید و این هشداری است که خدای متعال در جواب حضرت ابراهیم داده؛ آنجا که به حضرت ابراهیم می فرماید:« قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَاماً قَالَ وَمِن ذُرِّیتِی قَالَ لاَ ینَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ »[4]. یعنی:« خدا به حضرت ابراهیم فرمود: من تو را امام و پیشوا بر مردم قرار می دهم. حضرت ابراهیم گفت: حتی از ذریه و فرزندان من؟ خدا فرمود: این عهد من به ظالمین نخواهد رسید!»
در این میان گاهی تلاش آدمی فقط در این حد است که تنها مقام شهود را دریافت می کند و به شهادت می رسد. چرا که شهادت صرفاً به معنی کشته شدن نیست؛ بلکه رتبه ای بالا از وصال إلی الله است که « مقام المحمود» نام دارد. شهید از آنجا که روحش دیگر در جسم مادی اش نمی گنجد، پروانه وار به سوی معبودش پرواز می کند و زندان مادیات را ترک گفته، با جانفشانی و قربانی کردن خود بهر معشوق، روحش از تنش جدا می گردد.
لذا شهدا نیز چون به مقام رضا رسیده اند، به همان اندازه تکاملی که در رتبه خلیفة اللهی خود در مقام رضا یافتند ، می توانند دیگران را شفاعت کنند. اما قدرت شفاعت آنها به میزان قدرت شفاعت معصومین نیست. خود شهداء نیز در مقامات و رتبه های مختلف هستند و میزان اختیار آنها برای شفاعت متفاوت است و این إذن از آنرو به انها داده شده که به مقام رضا رسیده اند و بر خلاف رضای خدا شفاعت نمی کنند.
همانطور که شفاعت کننده باید لایق باشد و هر شافعی به میزان مقام خود اذن شفاعت دارد، شفاعت شونده هم باید لیاقت شفاعت شدن از خود نشان دهد و همانطور که شفاعت کننده دست فیض رساندن به سوی دیگران دراز می کند، شفاعت شونده هم باید قابلیت پذیرش فیض را داشته باشد و در یک کلام هم فرستنده باید فعال باشد و هم گیرنده تا این فیض رسانی محقق گردد. اگر کسی جهنمی با شد به گونه ای که خلود در جهنم را برای خود رقم زده باشد، لایق شفاعت شدن نیست. اما اگر مسلمان و شیعه ای به خاطر اینکه گناهانانش بیشتر از ثوابهایش هست جهنمی گردد، می تواند مورد شفاعت قرار بگیرد. اینکه کسی به هوای اینکه مورد شفاعت شهداء قرار بگیرد گناه کند، ضمانتی برای او نمیاورد. چراکه نوعاً گناهانی می تواند در شفاعت مورد عفو قرار گیرد که از روی عمد نباشد.