آقاي سعيد قصد نداشتم به كامنت شما جواب بدهم و بحث بي فايده مان را بيش از اين كش بدهم ، هر كدام از ما از زاويه ديد خودمان به آنچه بر اطرافمان مي گذرد نگاه مي كند . در ضمن من دركل بحثم ، زندان و نه جامعه مد نظرم بود ، و برايم آنچه اهميتي داشت ، اتفاقاتي بود كه در زندان مي رود.
فقط اينكه در محيط نت كسي به كسي دسترسي ندارد و ترس معني ندارد ، نكته اي هست كه بايد توجه كنيد ، در اينترنت شما به راحتي آب خوردن ، از روي آي پي آدرس مي توانيد شناسايي شويد ، همچنين براي كسي كه با نام اصلي خود و نه نام مستعار مي نويسد ، كمي محافظه كاري شرط عقل است. (ماجراي پرونده ي وبلاگ نويسان را كه يادتان است و دستگيري تعدادي از وبلاگ نويسان و مسائلي كه برآنان رفت و... (آلبته اگر اين مورد را هم به خاطر نقص اطلاعاتتان دروغ نپنداريد) ) در ضمن مردم عادي ، در چه حد از حكومت انتقاد مي كنند و اصولا چه ميزان تاثير گذار است ؟ اما وقتي يك فعال دانشجويي ، يك روزنامه نگار و ... انتقاد مي كنند به علت تاثيرگذاري و خيلي مسائل ديگه ، حكومت مانع اونها مي شود. در ضمن اگر مردم ما الان مثل سال 57 انقلاب نمي كنند ، دلايل پيچيده ي فراواني دارد و نفس سكوت يا عدم انجام هيچ حركتي نشان دهنده رضايت آنان نيست و البته من از جانب مردم (مثل رييس جمهور و حاج حسين شريعتمداري كه تمام نظرات خود را به كل جامعه تعميم مي دهند) نظر نمي دهم ، مي شود رفت و تحقيق كرد (بي طرفانه ، آزاد و بدون تبليغات و...) كه آيا مردم راضي هستند يا خير ؟ همچنين من به عنوان يك ناراضي و كسي كه اين حكومت را قبول ندارد ،انقلاب را راه حل صحيح براي رسيدن به آزادي ، برابري ، دموكراسي و ... نمي دانم ، انقلاب ها عموما باز وليد كننده خشونت و استبداد بوده اند و حداقل سه جنبش بزرگ در سده ي اخير (مشروطه ، قيام ملي شدن صنعت نفت و انقلاب 57) مويد اين معنا است .
نكته ي ديگر اين كه امير براي خودش آزاد است كه جواب كسي را بدهد و يا ندهد و به من مربوط نيست ، ولي من سطح خودم را بالاتر از اين مي دانم كه وارد بحث باكسي شوم كه فقط يه مشت چرت و پرت نوشته است و هنوز نمي داند غذا به معناي خوراك با قضا به معناي داوري و قضاوت فرق مي كند .
لينتكتان را هم ديدم ، (جواب تمام سوالها را هنوز كامل مطالعه نكرده ام ) ولي پيش شرط بحث هاي اين چنيني تدقيق و مطالعه و از طرف ديگر ،يك سري مشتركات است كه ما دونفر هيچ گونه مشتركات فكري نداريم (از نوع نگاه به انسان ، نوع نگاه به زندگي ؛ نوع نگاه به دين و ....)همچنين من در باب ولايت فقيه و نظريات راجع به آن در كل اطلاعات ناقصي دارم . ولي آنچه من با توجه به اطلاعات ناقص خودم در باب اين موضوع فهم كرده ام ، تناقض آن با آزادي و دموكراسي است . با توجه به تمام نكات بالا و تاكيد بر شناسايي راحت در فضاي مجازي ، از بحث در اين مورد صرف نظر مي كنم .
واقعا از اين كامنت آخر شما كه به يك طنز تلخ شبيه بود ، درسي بزرگ آموختم . ببخشيد دوست عزيز ، كمي رك است ، ولي واقعيتي است! برچيده شدن انفرادي در 3 سال قبل !!! هاهاها ، خنديدم اساسي ، تازه فهميدم اين همه وقت با چه كسي بحث مي كردم . خانم ژيلا بني يعقوب ، معلم من ، به علت تجمع 13 اسفند 85 ، حدود يك هفته در انفرادي بودند ، شادي صدر عزيزو محبوبه عباقلي زاده ، 15 روز ، اين دو نفر در آخرين ساعات وقت اداري 28 اسفند از زندان به قرار وثيقه آزاد شدند . من ژيلا را از نزديك مي شناسم و از زبان خودش شنيدم كه در انفرادي بوده است . احمد باطبي مدتها در انفرادي بوده است ، او هم دوست من است .
الان هم وضعيت نامعلوم عباس حكيم زاده .
واقعا به اين همه اطلاعات شما و به روز بودتنون تبريك عرض مي كنم . واقعا شما شاهكاريد . و البته يك معذرت خواهي خودم ، البته تقصير از من نبود ، اگر اين كامنت آخر رو شما زودتر مي گذاشتيد ، كمتر دچار خسران مي شديم هردو تامون ! از اينكه اين مدت من ، وقت خودم رو براي آدمي مثل تو به معني واقعي كلمه تلف كردم ، براي وقت گرانبهايم متاسفم . خيلي زياد . واقعا تاسف انگيز بود! واقعا كسي كه اطلاعاتش در اين حد است و البته همه رو به جز خودش و رهبرش ! دروغگو مي دونه ، چيز بيشتري انتظار نمي ره .
در ديده به جاي خواب آب است مرا
زيرا كه به ديدن ات شتاب است مرا
گويند بخواب تا كه به خوابش بيني
اي بي خبران چه وقت خواب است مرا
خدمت سرور ارجمند عرض ارادت و تشكر
از حضور گرمتان خرسند شدم
التماس دعا
با سلام خدمت شما دوست گرامي :
جواب مطالبي را كه فرموديد در قسمت كامنت ها دادم . شرمنده دير شد ببخشيد ترم اخر و 25 واحد و كار و . . . هنوزم 3 تا پروژه هام مونده . دعا كن به خير بگذره .